امتیاز خود را ثبت کنید
آناکین بعد از سال ها رنج و کار از اربابش بتانی یک بلیط ویژه میخواهد تا به سالن ماساژ برود اما نمیدونست دختری که سال ها پیش اون رو دید بود و باهاش دوست بود ماساژور سالن ماساژ بودمترجم:Igy