لورا یک دختر جایزه بگیر در مسیر یکی از ماموریت هاش به یه پل بر میخوره که برای رد شدن از اون باید چیز ارزشمندی مثل پول یا طلا رو بپردازه و لورا هیچکدوم ازین هارو همراهش نداره پس غول تصمیم میگیره که... مترجم:کلاتو
هشدار محتوای این داستان غیراخلاقی است! شبی گرم در اواخر بهار بود،قرص ماه کامل و مینروا در جنگل گم شده بود... همان موقع ناگهان موجودی عجیب شروع به تعقیب او کرد... مترجم:کلاتو
صومعه ای در اسپانیا راهبه ها هرروز کارخودشون رو انجام میدادن و همه چیز سرجاش بود تا اینکه اتفاق عحیبی می افته و راهبه ها شهوت های پنهانی پیدا کردن در حدی که دلشون فقط کیر میخواد... مترجم:کلاتو
شهوت نهان وقتی فرمانروای مخوف را شکست دادی تخت به حق پادشاهی در انتظار شماست از آن پس میتوانی هرکصی را مال خود بکنی... مترجم:کلاتو
پدر دلبر که در یک مسیر جنگلی گیر باد و طوفان و گرگ های گرسنه میفته به یک قصر نسبتا قدیمی پناه میبره اما اون خبر نداره که این قصر متعلق به یک شاهزاده نفرین شدست.بل برای نجات پدرش به قصر میاد و از دیو میخواد که بجای پدرش اونو اسیر کنه... Kelatoo(بیوه سیاه)مترجم
حجله گاه اهریمن: یک هیولای سبز رنگ و کت و کلفت که قبل از داماد با تازه عروس به حجله میره... مترجم: کلاتو
مردم این روستا در ماه های پیش از برداشت محصول زن های خود را به اهریمن پیشکش میکنند...
